جریمه سنگین در انتظار بانک‌های متخلف در پرداخت تسهیلات مسکن واکنش بورس به خبر شهادت رئیس جمهور چه بود؟ | گزارش وضعیت بازار سهام ( یکم خرداد ۱۴۰۳) حباب سکه پس از شهادت رئیس‌جمهور افزایش یافت + علت (یکم خرداد ۱۴۰۳) قیمت طلا و سکه در بازار امروز مشهد (یکم خرداد ۱۴۰۳) قیمت کارخانه‌ای محصولات سایپا اعلام شد + جدول صادرات ۹۰ درصد طلای سرخ از ایران است | سهم پایین زعفران ایران از تجارت دنیا نحوه صدور و نقد کردن چک‌های بانکی تغییر کرد آینده اقتصاد ایران پس از درگذشت آیت‌الله رئیسی چه می‌شود؟ | نمونه‌های تاریخی چه می‌گوید؟ مستاجران تا ۵ سال فرصت شکایت از صاحب‌خانه را دارند | در چه صورت می‌توان شکایت کرد؟ قیمت طلا، دلار، سکه و ارز دیجیتال در بازار امروز (سه شنبه، یکم خرداد ۱۴۰۳) سوءاستفاده دلالان ارز از شهادت رئیس‌جمهور سهمیه بنزین خردادماه بدون تغییر شارژ شد تخلف یک شرکت تولیدی محصولات چرمی به ارزش بیش از ۲ میلیارد ریال در مشهد و پلمب آن زمان پرداخت مرحله سوم سود سهام‌عدالت مشخص شد؟ پرونده قاچاق یک میلیون و ۷۱۶ هزار لیتر نفت کوره یارانه‌ای بر روی میز تعزیرات خراسان‌رضوی دامنه نوسان بورس محدود شد (۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳) ۶۰ لیتر سهمیه بنزین خردادماه امشب واریز می‌شود وجود ۵۶۰ هزار واحد خالی در کشور آخرین تحولات بازار پس از وقوع حادثه هوایی یکشنبه سیاه بورس | علت ریزش بی سابقه شاخص بورس چه بود؟ کشاورزان خراسان رضوی در سیل اخیر چقدر خسارت دیدند؟ یارانه معیشتی، امشب قابل برداشت است (۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳) قیمت طلا و سکه در بازار امروز مشهد (۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳) سال گذشته ۴۲۸۰ میلیارد ریال غرامت به کشاورزان پرداخت شد یارانه نقدی اردیبهشت ۱۴۰۳ کی واریز می‌شود؟ + جزئیات
سرخط خبرها

«صاحب خانگی» به رسم حاج خانم

  • کد خبر: ۱۲۵۱۰۳
  • ۲۰ شهريور ۱۴۰۱ - ۲۰:۲۰
«صاحب خانگی» به رسم حاج خانم
شبنم کرمی - روزنامه نگار

قبول دارید که گاهی داستان‌های کوچک زندگی ما تبدیل به کتابی قطور می‌شوند. این روز‌ها که زمزمه افزایش مشکلات میان مستأجر‌ها و صاحب خانه‌ها بیشتر به گوش می‌رسد صاحب خانه‌ای در کوچه‌های پهن و پردرخت کودکی ام را به یاد می‌آورم. شاید برای بسیاری از ما پیش آمده است که غریبه‌هایی سر راهمان سبز شده و مسیرمان را تغییر داده و، چون نسیمی خنک و خوشایند ما را مسحور کرده اند.

حاج خانم از جنس همین نسیم‌های مهربانی بود که دل آدم را جلا می‌داد. وقتی پس از پایان جنگ تحمیلی از کرمانشاه به مشهد مهاجرت کردیم مستأجر طبقه پایین خانه حاج خانم شدیم. در این شهر بزرگ، غریب بودیم و ناآشنا، اما دلمان به قربت آقا امام رضا (ع) گرم بود که این همه راه را کوبیدیم و آمدیم تا در مجاورت آقای مهربانی، آرام و قرار گیریم. اولین بار وقتی مشغول چیدن اثاثیه بودیم حاج خانم را دیدم.

با لبخند و همان طور که لچک چادر نماز گل دارش را زیر بغل زده و پله‌ها را سنگین و یکی یکی پایین می‌آمد یک سینی چای خوش عطر در دست داشت، درحالی که بخار از روی آن بلند می‌شد با شاخه‌ای نبات در نعلبکی‌های گل قرمز کنارشان. یک ماه بعد وقتی پدر مدتی برای مأموریت به بیرجند رفت، حاج خانم نه به عنوان صاحب خانه که در نقش مادری مهربان ما را زیر چتر حمایت خود قرار داده بود. یادش به خیر؛ هر روز عصر با گویش شیرین مشهدی خود مادرم را صدا می‌زد که «بییِن بالا یَک چایی دور هم بشِم».

در نبود مادرم که معلم بود نگهداری از خواهر کوچک نوزادم را مادرانه به عهده گرفت و خواهرکم که به زبان آمد او را «مامانی» صدا می‌زد. گاهی مرا زیر چادر نمازش در پناه می‌گرفت تا در بازی «قایم موشک» با نوه هایش برنده باشم. برادرم هم هر روز برای نماز با حاج خانم راهی مسجد محل می‌شد و برگشتنی با هم خرید می‌کردند و خندان و شاد قدم زنان با دست پر بازمی گشتند. خدا رحمتش کند؛ آن قدر گرم و صمیمی بود که در کنارش دیگر غربت را احساس نکردیم.

حاج خانم گاهی از همسر فقیدش که یکی از پزشکان نامدار شهر بود برایمان خاطره می‌گفت. گاه از کودکی خودش می‌گفت که پس از مرگ والدین به قدری بر او سخت گذشته بود که آدم را یاد داستان‌های قدیمی می‌انداخت. نامش را «بمانی» گذاشته بودند که مانند سایر خواهر و برادرهایش پیش از مادر و پدر از دنیا نرود. او هم مانده بود تا با منش بزرگوارانه اش راه و رسم همراهی، همدلی، میهمان نوازی و در یک کلام، «صاحب خانگی» را به دیگران بیاموزد.
یادش گرامی.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->